خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رویا
2 . آرزو
[اسم]
der Traum
/tʀaʊ̯m/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Träume]
[ملکی: Traum(e)s]
1
رویا
خواب
1.Heute Nacht hatte ich einen schrecklichen Traum.
1. من امشب خواب وحشتناکی دیدم.
2
آرزو
رویا
1.Mein Traum ist ein eigenes Geschäft.
1. آرزوی من این است که کسب و کار داشته باشم.
2.Mein Traumberuf ist Feuerwehrmann.
2. شغل رویایی من آتشنشانی است. [آتشنشان بودن است.]
تصاویر
کلمات نزدیک
trauern
trauer
trauen
traube
tratschen
trauma
traumatisch
traumatisieren
traumberuf
traumhaft
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان