خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . استفاده از تلویزیون
[اسم]
der TV-Konsum
/tˌeːfˈaʊkɔnzˈʊm/
غیرقابل شمارش
مذکر
[ملکی: TV-Konsums]
1
استفاده از تلویزیون
تماشای تلویزیون
1.In Familien muss den TV-Konsum der Kinder überwacht werden.
1. در خانوادهها باید (میزان) تماشای تلویزیون کودکان کنترل شود.
2.Jahr für Jahr steigt der TV-Konsum.
2. سال به سال (میزان) استفاده از تلویزیون بالا میرود.
تصاویر
کلمات نزدیک
tv-club
tütchen
tüftler
trinkbar
tricking
umweltbewusst
umweltminister
umweltquiz
umweltschutzverein
umwelt-tipp
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان