1 . اجرایی‌ کردن
[فعل]

umsetzen

/ˈʊmˌzɛt͡sn̩/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته: setzte um] [گذشته: setzte um] [گذشته کامل: umgesetzt] [فعل کمکی: haben ]

1 اجرایی‌ کردن عملی ‌کردن

مترادف و متضاد ausführen verwirklichen
  • 1.Er hat den Vorschlag umgesetzt.
    1. او پیشنهاد را عملی کرد.
  • 2.Sie setzte ihren Plan um und kaufte ein Haus.
    2. او برنامه‌اش را اجرایی کرد و یک خانه خرید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان