خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گزارش تصادف
[اسم]
das Unfallprotokoll
/ˈʊnfˌalproːtˌoːkɔl/
قابل شمارش
خنثی
[جمع: Unfallprotokolle]
[ملکی: Unfallprotokolls]
1
گزارش تصادف
1.Ich habe das Unfallprotokoll bei Ihren Chef ausgefüllt.
1. من گزارش تصادف را نزد رئیستان پر کردهام.
2.Wissen Sie, wie man ein Unfallprotokoll ausfüllen muss?
2. میدانید چطور باید گزارش تصادف را پر کرد؟
تصاویر
کلمات نزدیک
unesco
und zwar
umwelt-tipp
umweltschutzverein
umweltquiz
uni
uniklinik
unmenschlichkeit
uno
verbkonjugation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان