خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غیر عادی
[صفت]
ungewöhnlich
/ˈʊnɡəˌvøːnlɪç/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: ungewöhnlicher]
[حالت عالی: ungewöhnlichsten]
1
غیر عادی
عجیب، غیر معمولی
1.Die Kinder meiner Schwester haben sehr ungewöhnliche Namen.
1. فرزندان خواهر من اسامی بسیار عجیبی دارند.
2.Ich finde diese Speise ungewöhnlich, aber sie schmeckt gut.
2. به نظر من این غذا عجیب است، اما مزه خوبی میدهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
ungewollt
ungewohnt
ungewissheit
ungewiss
ungetüm
ungeziefer
ungezogen
ungezwungen
unglaublich
unglaubwürdig
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان