خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . درمانگاه دانشگاه
[اسم]
die Uniklinik
/ˈuːnɪklˌiːniːk/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Unikliniken]
[ملکی: Uniklinik]
1
درمانگاه دانشگاه
1.Am nächsten Tag wurde sie in die Uniklinik verlegt.
1. او در روز بعد به درمانگاه دانشگاه منتقل شد.
2.Edward war ein Psychiater in der Uniklinik.
2. "ادوارد" یک روانپزشک در درمانگاه دانشگاه بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
uni
unfallprotokoll
unesco
und zwar
umwelt-tipp
unmenschlichkeit
uno
verbkonjugation
verdichtung
vereinstreffen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان