1 . تحت کنترل (دیگری) بودن
[عبارت]

unterm Pantoffel stehen

/ʊntɐm pantɔfəl ʃteːən/

1 تحت کنترل (دیگری) بودن اجازه انجام (کاری را) نداشتن

  • 1.Alle Ehemänner stehen unter dem Pantoffel.
    1. همه شوهران تحت کنترل (زنانشان) هستند.
  • 2.Wir müssen über den Zeitplan mit dem Umzugsunternehmen reden, aber ich stehe unterm Pantoffel.
    2. ما باید درباره برنامه کاری با شرکت اسباب کشی صحبت کنیم ولی من اجازه (این کار را) نداشتم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت‌اللفظی این عبارت "زیر دمپایی کسی قرار داشتن" است که می‌توان آن را با عبارت فارسی "مثل موم در دست کسی بودن" برابر دانست.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان