1 . ممنوع
[صفت]

verboten

/fɛɐ̯ˈboːtn̩/
غیرقابل مقایسه

1 ممنوع غیرمجاز

  • 1.Die Aneignung fremden Eigentums ist verboten.
    1. مصادره اموال دیگری ممنوع است.
  • 2.Hier ist Rauchen verboten.
    2. اینجا سیگار‌کشیدن ممنوع است.
  • 3.In den meisten Restaurants ist Rauchen verboten.
    3. در این رستوران سیگار‌کشیدن ممنوع است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان