1 . درآمد داشتن 2 . سزاوار بودن
[فعل]

verdienen

/fɛɐ̯ˈdiːnən/
فعل گذرا
[گذشته: verdiente] [گذشته: verdiente] [گذشته کامل: verdient] [فعل کمکی: haben ]

1 درآمد داشتن پول درآوردن، حقوق گرفتن

مترادف و متضاد bekommen einnehmen erwerben scheffeln
(etwas (Akk.)) verdienen
(پولی) درآوردن [درآمد داشتن]
  • 1. Bei der neuen Firma verdient sie mehr.
    1. در شرکت جدید او درآمد بیشتری دارد.
  • 2. Bei diesem Geschäft haben wir viel Geld verdient.
    2. در این کسب‌وکار ما خیلی پول درآوردیم.
  • 3. Bei dieser Arbeit hat er gut viel verdient.
    3. او در این کار درآمد خوبی داشت.
  • 4. Ich verdiene 1.500 Euro im Monat.
    4. من ماهی 1500 یورو درآمد دارم.

2 سزاوار بودن حق کسی بودن، استحقاق داشتن

مترادف و متضاد gebühren würdig sein zu Recht kommen
etwas (Akk.) verdienen
سزاوار چیزی بودن [چیزی حق کسی بودن، استحقاق چیزی را داشتن]
  • 1. Er hat den Urlaub wirklich verdient.
    1. او واقعاً استحقاق مرخصی را داشت [مرخصی حقش بود].
  • 2. Er hat die verdiente Strafe bekommen.
    2. او مجازاتی که سزاوارش بود را گرفت.
  • 3. Er verdient kein Vertrauen.
    3. او سزاوار هیچ اعتمادی نیست.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان