خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مصدومیت
[اسم]
die Verletzung
/fɛɐ̯ˈlɛtsʊŋ/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Verletzungen]
[ملکی: Verletzung]
1
مصدومیت
آسیب (جسمی)، زخم
1.Keine Angst. Die Verletzung ist nicht so schlimm.
1. نگران نباش. مصدومیت تو خیلی جدی نیست.
2.Wegen dieser Verletzung muss du nicht zum Arzt gehen.
2. به خاطر این مصدومیت نیازی نیست تو به دکتر بروی.
تصاویر
کلمات نزدیک
verletzte
verletzt
verletzlichkeit
verletzlich
verletzen
verleugnen
verleugnung
verleumden
verleumderisch
verleumdung
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان