1 . کاهش دادن 2 . کاهش یافتن
[فعل]

verringern

/fɛɐ̯ˈʀɪŋɐn/
فعل گذرا
[گذشته: verringerte] [گذشته: verringerte] [گذشته کامل: verringert] [فعل کمکی: haben ]

1 کاهش دادن کم کردن

  • 1.Das Land hat die Abhängigkeit von Importen verringert.
    1. کشور وابستگی به واردات را کاهش داد.
  • 2.Wir verringern unseren Verbrauch von Wasser und Energie.
    2. ما مصرف آب و انرژی را کاهش می‌دهیم.

2 کاهش یافتن کم شدن (sich verringern)

مترادف و متضاد sich senken sinken sich erhöhen steigen
  • 1.Das Risiko verringert sich.
    1. خطر کاهش می‌یابد.
  • 2.Die Kosten haben sich verringert.
    2. قمیت‌ها کاهش یافتند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان