خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کامل
[صفت]
vollständig
/ˈfɔlˌʃtɛndɪç/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: vollständiger]
[حالت عالی: vollständigsten]
1
کامل
بینقص
مترادف و متضاد
erschöpfend
ganz
komplett
unvollständig
1.Der Bericht war vollständig.
1. گزارش کامل بود.
2.Sie fand den vollständigen Artikel im Internet.
2. او مقاله کامل را در اینترنت پیدا کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
vollschlank
vollpension
vollmilch
vollkornnudel
vollkornbrot
volltanken
vollwertkost
vollzeit
vollzeitkraft
vollzeitstelle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان