1 . نقش الگویی
[اسم]

die Vorbildfunktion

/fˈoːɾbˌɪltfʊŋktsɪˌoːn/
قابل شمارش مونث
[جمع: Vorbildfunktionen] [ملکی: Vorbildfunktion]

1 نقش الگویی

  • 1.Meine Mutte hat eine Vorbildfunktion in meinem Leben.
    1. مادرم نقشی الگویی در زندگی‌ام دارد.
  • 2.Natürlich habe man als Lehrer eine Vorbildfunktion.
    2. طبیعتاً انسان به‌عنوان یک معلم نقشی الگویی دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان