خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قبلی
[صفت]
vorherig
/foːɐ̯ˈheːʀɪç/
غیرقابل مقایسه
1
قبلی
اسبق
1.Die neue Studie hat die vorherigen Ergebnisse bestätigt.
1. پژوهش جدید، نتایج قبلی را تایید کرد.
2.Sie können ohne vorherige Anmeldung auf die Website zugreifen.
2. آنها میتوانند بدون ثبت نام قبلی به سایت دسترسی داشته باشند.
تصاویر
کلمات نزدیک
vorhergehen
vorher
vorheizen
vorhaut
vorhang
vorherrschaft
vorherrschen
vorhersagen
vorhin
vorhängeschloss
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان