خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ترجیح دادن
[فعل]
vorziehen
/ˈfoːʁˌtsiːən/
فعل گذرا
[گذشته: zog vor]
[گذشته: zog vor]
[گذشته کامل: vorgezogen]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
ترجیح دادن
1.Dieser Wein ist nicht schlecht, aber ich ziehe einen süßeren vor.
1. این شراب بد نیست اما من شیرینترش را ترجیح میدهم.
2.Er hat es vorgezogen, wegen seiner Erkältung zu Hause zu bleiben.
2. او این را ترجیح داد که بخاطر سرما خوردگیاش در خانه بماند. [او در خانه ماندن را به خاطر سرما خوردگیاش ترجیح داد.]
تصاویر
کلمات نزدیک
vorzeitig
vorzeit
vorzeigen
vorzeichen
vorwärtskommen
vorzimmer
vorzug
vorzüglich
vorkenntnis
vortragsreihe
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان