خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . میز حراج
[اسم]
der Wühltisch
/ˈvyːltɪʃ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Wühltische]
[ملکی: Wühltisch(e)s]
1
میز حراج
1.Die Zeit der Wühltische und Schnäppchen ist dort vorbei.
1. زمان میز حراج و حراج در آنجا تمام شده است.
2.Jede Woche finden sich auf den Wühltischen der Lidl-Filialen auch Textil- und Bekleidungsprodukte.
2. هر هفته در میزهای حراج شعبههای «لیدل» محصولات نساجی و لباس هم پیدا میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک
wühlen
wörtlich
wörterbuch
wölbung
wölben
wünschbar
wünschen
würde
würdelos
würdelosigkeit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان