خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرواز کردن
[فعل]
wegfliegen
/vˈeːkflˌiːɡən/
فعل بی قاعده ضعیف
فعل ناگذر
[گذشته: flog weg]
[گذشته: flog weg]
[گذشته کامل: weggeflogen]
[فعل کمکی: sein ]
صرف فعل
1
پرواز کردن
1.Die Hubschrauber seien weggeflogen, nach zehn Minuten aber zurückgekehrt.
1. بالگردها به پرواز کردند اما بعد از ده دقیقه بازگشتند.
2.Die Zugvögel sind schon alle weggeflogen.
2. همه پرندههای مهاجر پرواز کردند (و رفتند).
تصاویر
کلمات نزدیک
webanalyse
wartezeit
wahlspruch
vorleser
vorhersage
wegmachen
wegrennen
weiterschauen
weitersehen
weiterspielen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان