1 . پرواز کردن
[فعل]

wegfliegen

/vˈeːkflˌiːɡən/
فعل بی قاعده ضعیف فعل ناگذر
[گذشته: flog weg] [گذشته: flog weg] [گذشته کامل: weggeflogen] [فعل کمکی: sein ]

1 پرواز کردن

  • 1.Die Hubschrauber seien weggeflogen, nach zehn Minuten aber zurückgekehrt.
    1. بالگرد‌ها به پرواز کردند اما بعد از ده دقیقه بازگشتند.
  • 2.Die Zugvögel sind schon alle weggeflogen.
    2. همه پرنده‌های مهاجر پرواز کردند (و رفتند).
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان