خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گریه کردن
[فعل]
weinen
/ˈvaɪ̯nən/
فعل ناگذر
[گذشته: weinte]
[گذشته: weinte]
[گذشته کامل: geweint]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
گریه کردن
1.Er weinte vor Freude.
1. او از شادی گریه می کرد.
2.Weine bitte nicht!
2. لطفا گریه نکن!
تصاویر
کلمات نزدیک
weinbergschnecke
wein
weilen
weile
weil
weinerlich
weingeschäft
weinglas
weingut
weinlokal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان