خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به بازی ادامه دادن
[فعل]
weiterspielen
/vˈaɪtɜʃpˌiːlən/
فعل گذرا
[گذشته: spielte weiter]
[گذشته: spielte weiter]
[گذشته کامل: weitergespielt]
[فعل کمکی: haben ]
1
به بازی ادامه دادن
1.Die hatten keine Lust mehr weiterzuspielen.
1. آنها دیگر حوصله نداشتند به بازی ادامه دهند.
2.Ich freue mich und bin stolz darauf, noch bis 2019 in Frankfurt weiterspielen zu können.
2. من از این بابت خوشحال و مفتخرم که میتوانم تا سال 2019 در فرانکفورت به بازی ادامه دهم.
تصاویر
کلمات نزدیک
weitersehen
weiterschauen
wegrennen
wegmachen
wegfliegen
weltwissen
wendepunkt
wenn-satz
werbeanzeige
werbeplakat
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان