[اسم]

das Werbeplakat

/vˌɛɾbɛplakˈɑːt/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Werbeplakate] [ملکی: Werbeplakat(e)s]

1 بیلبورد تبلیغاتی

  • 1.Die Deutsche Lufthansa schreibt einen Wettbewerb zur Schaffung von Werbeplakaten für die Handelsluftfahrt aus.
    1. (شرکت هواپیمایی) "لوفت‌هانزا" آلمان دعوت به شرکت در مسابقه ساخت بیلبورد تبلیغاتی برای هوانوردی تجاری می‌کند.
  • 2.Ein bekanntes Werbeplakat machte das Getränk sogar noch berühmter.
    2. یک بیلبورد تبلیغاتی این نوشیدنی را از آن‌چه بود معروف‌تر کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان