[صفت]

westslawisch

/vɛstslˈɑvɪʃ/
غیرقابل مقایسه

1 اسلاوی غربی

  • 1.Er will den Europäern zeigen, dass in ihrer Geschichte die westslawischen Völker stets eine wichtige Rolle spielten.
    1. او می‌خواهد به جامعه اروپایی نشان دهد که در تاریخ آن‌ها، قوم‌های اسلاوی غربی همیشه نقشی مهم ایفا می‌کردند.
  • 2.Sie sind Nachfahren eines westslawischen Stammes.
    2. آن‌ها نوادگانی از قبیله اسلاوی غربی هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان