خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جلیقه
[اسم]
die Weste
/ˈvɛstə/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Westen]
[ملکی: Weste]
1
جلیقه
1.Sobald der Wind aufkam, zog ich mir zusätzlich eine Weste an.
1. به محض اینکه باد آمد، من یک جلیقه پوشیدم.
تصاویر
کلمات نزدیک
westdeutschland
westdeutsch
westberlin
west
wessi
westen
western
westeuropa
westfalen
westfernsehen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان