خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غرب
[اسم]
der Westen
/ˈvɛstən/
غیرقابل شمارش
مذکر
[ملکی: Westens]
1
غرب
مترادف و متضاد
osten
1.Der Wind kommt von Westen.
1. باد از غرب میآید.
2.Die Sonne geht im Westen unter.
2. خورشید در غرب غروب میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
weste
westdeutschland
westdeutsch
westberlin
west
western
westeuropa
westfalen
westfernsehen
westfälisch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان