خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیوهمرد
[اسم]
der Witwer
/ˈvɪtvɐ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: witwer]
[ملکی: witwers]
[مونث: witwe]
1
بیوهمرد
1.Als Witwe hat sie es schwer, ihre Kinder allein zu erziehen.
1. به عنوان یک بیوهزن برای او سخت است که کودکانش را به تنهایی بزرگ کند.
2.Sie ist seit acht Jahren Witwe.
2. او از هشت سال پیش بیوه است.
تصاویر
کلمات نزدیک
witwenrente
witterung
wittern
wissentlich
wissenswert
witz
witzelei
witzeln
witzfigur
witzig
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان