خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مسافرخانه
[اسم]
das Wohnheim
/vˈoːnhaɪm/
قابل شمارش
خنثی
1
مسافرخانه
پانسیون، خوابگاه
1.Sie sucht sich eine Wohnung im Wohnheim.
1. او به دنبال یک آپارتمان در خوابگاه برای خودش میگشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
wohngemeinschaft
wohngeld
wohnfläche
wohnen
wohnblock
wohnkonzept
wohnlich
wohnmobil
wohnort
wohnprojekt
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان