خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خانه
[اسم]
der Wohnraum
/vˈoːnraʊm/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Wohnräume]
[ملکی: Wohnraum(e)s]
1
خانه
فضای زندگی
1.Solange er nicht geschieden sei, habe er keinen eigenen Wohnraum zu beanspruchen.
1. تا زمانی که او طلاق نگرفتهاست، اجازه مطالبه خانه خود را ندارد.
2.Wer in die Wohnräume will, muss durch den Laden gehen.
2. کسی که میخواهد وارد خانه شود باید از داخل مغازه برود.
تصاویر
کلمات نزدیک
wohnform
winternacht
whatsapp
westslawisch
werbeshooting
wohnstil
wolkenlos
wortpaar
youtube-blogger
zähneputzen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان