خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لطیف
[صفت]
zärtlich
/ˈʦɛːɐ̯tlɪç/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: zärtlicher]
[حالت عالی: zärtlichsten]
1
لطیف
با لطافت
1.Sie streichelte zartlich ihre Katze.
1. او با لطافت گربه اش را نوازش کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
zäpfchen
zänkisch
zähmen
zählung
zählen
zärtlichkeit
zäumen
zögerlich
zögern
züchten
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان