1 . بخشی از
[قید]

z. T.

(zum Teil)
/tsˈɛt tˈeː/
قابل مقایسه

1 بخشی از

  • 1.Der Erfolg des Films liegt z. T. an der großartigen Filmmusik.
    1. بخشی از موفقیت این فیلم ناشی از موسیقی محشر فیلم است.
  • 2.z. T. war es meine Schuld.
    2. بخشی از آن تقصیر من بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان