خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هجوم
[اسم]
der Zustrom
/t͡suːʃtʁoːm/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Zuströme]
[ملکی: Zustrom(e)s]
1
هجوم
درونریزی
1.Die Stadt berichtete von einem plötzlichen Zustrom an Besuchern.
1. شهر از هجوم ناگهانی بازدیدکنندگان گزارش داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
zustehen
zusatzstoff
zusammenzählen
zusammenziehen
zusammenfalten
zuständigkeit
zutun
zuwinken
zwang
zwanghaft
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان