خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ارتباط داشتن
[عبارت]
zu tun haben
/t͡suː tuːn ˈhaːbn̩/
1
ارتباط داشتن
سروکار داشتن، مرتبط بودن
مترادف و متضاد
dazugehören
zusammenhängen
es mit jemandem/etwas zu tun haben
به کسی/چیزی ارتباط داشتن
1. Ich glaube, dass er mit dem Mord nichts zu tun hatte.
1. من فکر میکنم که او هیچ ارتباطی با قتل نداشته بود.
2. Was hat das denn mit mir zu tun?
2. حالا این چه ارتباطی به من دارد؟
تصاویر
کلمات نزدیک
zu tief ins glas schauen
zu sein
zu hause
zu fuß
zu dritt
zu viel
zu wenig
zu zweit
zubehör
zubereiten
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان