خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بستن
2 . بسته شدن
[فعل]
zumachen
/ˈtsuːmaxən/
فعل گذرا
[گذشته: machte zu]
[گذشته: machte zu]
[گذشته کامل: zugemacht]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
بستن
در را بستن
etwas (Akk.) zumachen
چیزی را بستن
1. die Augen zumachen
1. چشمها را بستن
2. Mach bitte das Fenster zu!
2. لطفا آن پنجره را ببند!
3. Mach bitte die Tür zu!
3. لطفا در را ببند.
2
بسته شدن
bald/sofort/... zumachen
به زودی/به سرعت/... بسته شدن
Beeil dich, die Geschäfte machen bald zu!
عجله کن، مغازه ها به زودی بسته می شوند.
تصاویر
کلمات نزدیک
zum wohl!
zum schluss
zum glück
zum einsatz kommen
zum beispiel
zumal
zumeist
zumindest
zumute
zumuten
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان