خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حداقل
[قید]
zumindest
/ʦuˈmɪndəst/
غیرقابل مقایسه
1
حداقل
مترادف و متضاد
mindestens
wenigstens
höchstens
1.Du hättest mich zumindest fragen können.
1. تو حداقل میتوانستی از من سوال بپرسی.
2.Ich möchte nicht in der Stadt wohnen, zumindest jetzt nicht, wenn die Kinder noch so klein sind.
2. من نمیخواهم در شهر زندگی کنم، حداقل نه حالا، وقتی بچهها اینقدر کوچک هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
zumeist
zumal
zumachen
zum wohl!
zum schluss
zumute
zumuten
zumutung
zumüllen
zunahme
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان