[اسم]

die Zunahme

/ˈʦuːˌnaːmə/
قابل شمارش مونث
[جمع: Zunahmen] [ملکی: Zunahme]

1 افزایش رشد

مترادف و متضاد Abnahme
  • 1.Für die nächsten Jahre ist mit einer weiteren Zunahme des Verkehrs zu rechnen.
    1. برای سال آینده روی یک افزایش دوباره ترافیک حساب می‌شود.
  • 2.Wir erleben eine Zunahme der Weltbevölkerung.
    2. ما رشد جمعیت جهان را تجربه می‌کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان