خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . درونریزش
[اسم]
der Zustrom
/tsuːʃtɾˈoːm/
قابل شمارش
مذکر
[ملکی: Zustrom(e)s]
1
درونریزش
جریان به داخل، هجوم
1.Der Zustrom von Aufständischen aus Pakistan wird nicht aufhören.
1. هجوم شورشگران پاکستانی به پایان نخواهد رسید.
2.Die Stadt berichtete von einem plötzlichen Zustrom an Besuchern.
2. شهر، هجوم ناگهانی بازدیدکنندگان را گزارش داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
kollektor
eingefahren
in die lage versetzen
verhaltensmuster
aus dem konzept bringen
vorausgesetzt, dass
dahin gehend
glasfasernetz
nutzfläche
handlungsstrang
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان