1 . پذیرفته
[صفت]

angenommen

/ˈanɡənˌɔmən/
غیرقابل مقایسه

1 پذیرفته

مترادف و متضاد akzeptiert
angenommen werden
پذیرفته شدن
  • 1. Die Richtlinie muss noch vom Rat angenommen werden.
    1. خط مشی باید از سوی شورا پذیرفته شود.
  • 2. Er wurde nie in der Familie angenommen.
    2. او هیچ‌وقت در خانواده پذیرفته نشد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان