1 . روشن کردن
[فعل]

einschalten

/ˈaɪ̯nʃaltən/
فعل گذرا
[گذشته: schaltete ein] [گذشته: schaltete ein] [گذشته کامل: eingeschaltet] [فعل کمکی: haben ]

1 روشن کردن به کار انداختن

مترادف و متضاد ausschalten
  • 1.eine Maschine einschalten
    1. ماشینی را روشن کردن
  • 2.Können Sie bitte die Heizung einschalten?
    2. می‌توانید لطفا سیستم گرمایش را روشن کنید؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان