[اسم]

das Ergebnis

/ɛɐ̯ˈɡeːpnɪs/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Ergebnisse] [ملکی: Ergebnisses]

1 نتیجه

مترادف و متضاد Ausfluss Befund Folge Konsequenz Resultat
  • 1.Das Ergebnis des Tests bekommen Sie in zwei Wochen.
    1. نتیجه تست را تا دو هفته دیگر دریافت خواهید کرد.
gutes/schlechtes/positives/... Ergebnis
نتیجه خوب/بد/مثبت/...
  • Ein so gutes Ergebnis hat uns alle überrascht.
    چنین نتیجه خوبی همه ما را متعجب کرد.
zu einem Ergebnis kommen
به نتیجه‌ای رسیدن
  • Ich würde mich sehr freuen, wenn wir zu einem Ergebnis kommen könnten.
    من خیلی خوشحال می‌شدم اگر می‌توانستیم به نتیجه‌ای برسیم.
کاربرد واژه Ergebnis به معنای نتیجه
واژه Ergebnis برای اشاره به خروجی فرآیند یا عمل به کار می‌رود و معنایی مشابه "نتیجه" در فارسی دارد. Ergebnis می‌تواند با توجه به صفتی که به آن نسبت می‌دهیم به یک نتیجه خوب یا بد اشاره کند، مثلاً:
"ein positives Ergebnis" (یک نتیجه مثبت)
".Das Ergebnis seiner Bemühungen war gleich null" (نتیجه تلاش‌های او صفر بود.)
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان