1 . دوردست
[اسم]

die Ferne

/ˈfɛʁnə/
قابل شمارش مونث
[جمع: fernen] [ملکی: ferne]

1 دوردست راه دور، فاصله

  • 1.Den nächsten Urlaub wollte er in der Ferne verbringen.
    1. او می‌خواهد سفر بعدی را در دوردست (ها) بگذراند.
  • 2.Von hier sieht der große Berg in der Ferne sehr klein aus.
    2. کوه بزرگ در دوردست، از اینجا بسیار کوچک به نظر می‌آید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان