[صفت]

fern

/fɛʁn/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: ferner] [حالت عالی: fernsten]

1 دور

مترادف و متضاد nah
  • 1.Ich träume vom Leben in einem fernen Land.
    1. من رویای زندگی در یک سرزمین دور را دارم.
  • 2.Vielleicht werden wir in ferner Zukunft auf einem anderen Planeten leben.
    2. شاید ما در آینده‌ای دور در سیاره‌ای دیگر زندگی خواهیم کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان