1 . حداقل
[قید]

immerhin

/ˈɪmɐˈhɪn/
غیرقابل مقایسه

1 حداقل با وجود این

مترادف و متضاد wenigstens zumindest
  • 1.Er hat zwar nicht gewonnen, aber immerhin ist er Zweiter geworden.
    1. اگر چه او پیروز نشد اما حداقل دوم شد.
  • 2.Er ist ein schlechter Fahrer, aber immerhin fährt er langsam.
    2. او راننده بدی است اما حداقل او همیشه آهسته رانندگی می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان