خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کیوسک
[اسم]
der Kiosk
/ˈkiːɔsk/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Kioske]
[ملکی: Kiosk(e)s]
1
کیوسک
1.Am Kiosk bekommen Sie Getränke, Zigaretten und Zeitungen.
1. در کیوسک (میتوانید) نوشیدنی، سیگار و روزنامه بگیرید.
2.Zeitungen gibt es dort am Kiosk.
2. روزنامه آنجا در کیوسک موجود است.
تصاویر
کلمات نزدیک
kinokarte
kinofilm
kinobesuch
kino
kinn
kippe
kippen
kirche
kirchensteuer
kirchlich
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان