1 . محافظت کردن
[فعل]

schützen

/ˈʃʏtsən/
فعل گذرا
[گذشته: schützte] [گذشته: schützte] [گذشته کامل: geschützt] [فعل کمکی: haben ]

1 محافظت کردن دفاع کردن

  • 1.Die Jacke schützt gut vor Wind.
    1. کاپشن به خوبی در مقابل باد محافظت می‌کند.
  • 2.Diese Impfung schützt vor Grippe.
    2. این واکسن در مقابل آنفولانزا محافظت می‌کند.
  • 3.Du musst dich besser vor Erkältung schützen.
    3. تو باید از خودت بهتر در مقابل سرماخوردگی محافظت کنی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان