[فعل]

suggerieren

/zʊɡeˈʁiːʁən/
فعل گذرا
[گذشته: suggerierte] [گذشته: suggerierte] [گذشته کامل: suggeriert] [فعل کمکی: haben ]

1 تلقین کردن

مترادف و متضاد beeinflussen einreden
  • 1.Die Art der Fragestellung suggeriert schon die Antwort.
    1. شیوه طرح سوال، جواب(دادن) را نیز تلقین می‌کند.
  • 2.Diese Werbung suggeriert, dass richtige Männer rauchen.
    2. این تبلیغ تلقین می‌کند که «مردهای واقعی» سیگار می‌کشند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان