1 . شاهد عقد
[اسم]

der Trauzeuge

/ˈtʀaʊ̯ˌʦɔɪ̯ɡə/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Trauzeugen] [ملکی: Trauzeugen] [مونث: Trauzeugin]

1 شاهد عقد

  • 1.Die Trauzeugen kamen zu spät.
    1. شاهدهای عقد بسیار دیر آمدند.
  • 2.Mein Bruder war Trauzeuge bei meiner Hochzeit.
    2. برادرم در ازدواجم، شاهد عقد بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان