1 . شاید 2 . حدوداً 3 . یعنی (انتظار پاسخ منفی به جمله پرسشی) 4 . لطفاً 5 . بابا (بیان بی‌صبری) 6 . واقعاً
[قید]

vielleicht

/fɪˈlaɪ̯çt/
غیرقابل مقایسه

1 شاید

  • 1.Fragen Sie Herrn Busch. Vielleicht weiß er Bescheid.
    1. از آقای "بوش" بپرسید، شاید او بداند.
  • 2.Ich komme vielleicht mit dem Bus.
    2. من شاید با اتوبوس بیایم.
  • 3.Kommst du mit in die Stadt? - Ich weiß noch nicht. Vielleicht.
    3. میای با هم به شهر برویم؟ - هنوز نمی‌دانم، شاید.

2 حدوداً نسبتاً

  • 1.Die Fahrkarte war vielleicht teuer!
    1. بلیط نسبتاً گران بود!
  • 2.Es kommen vielleicht 20 Personen zur Feier.
    2. حدوداً 20 نفر به مراسم جشن می‌آیند.
[حرف]

vielleicht

/fɪˈlaɪ̯çt/

3 یعنی (انتظار پاسخ منفی به جمله پرسشی)

  • 1.Gefällt dir ihre schreckliche Frisur vielleicht?
    1. یعنی از این مدل موی افتضاح خوشت میاد؟
  • 2.Glaubst du vielleicht, ich habe Angst vor dir?
    2. یعنی تو فکر می‌کنی من از تو می‌ترسم؟

4 لطفاً

  • 1.Können Sie mir vielleicht sagen, wie spät es ist?
    1. می‌شه لطفاً بهم بگید ساعت چند است؟
  • 2.Wären Sie vielleicht so nett, mir zu helfen?
    2. لطفاً می‌شه لطف کنید به من کمک کنید؟

5 بابا (بیان بی‌صبری) دیگه

  • 1.Würdest du vielleicht still sein?
    1. بابا می‌شه ساکت باشی؟

6 واقعاً خیلی

  • 1.Das ist vielleicht kalt hier!
    1. این‌جا واقعاً سرد است!
  • 2.Gestern war vielleicht ein hektischer Tag!
    2. دیروز واقعاً یک روز پرجنب‌وجوشی بود!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان