خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1.suffering from hypothermia
2.frostbitten
[صفت]
سرمازده
( س-ر-م-ا-ز-د-ه )
1
suffering from hypothermia
suffering from hypothermia
2
frostbitten
frostbitten
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان