خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . یک ربع (مانده) به
[عبارت]
a quarter to
/ə ˈkwɔrtər tu/
1
یک ربع (مانده) به
1.When we left home the time was a quarter to 5.
1. وقتی خانه را ترک کردیم، ساعت یک ربع به پنج بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
a quarter after
a pack of lies
a new lease of life
a miniscule amount
a mean streak
a question of time
a quick decision
a quick glance
a quick lunch
a quick shower
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان