Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . تکیهگاه (معماری)
2 . اتصالدهنده ایمپلنت (دندانپزشکی)
3 . محل اتصال (دو چیز)
[اسم]
abutment
/əˈbʌtmənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تکیهگاه (معماری)
2
اتصالدهنده ایمپلنت (دندانپزشکی)
اباتمنت
3
محل اتصال (دو چیز)
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
abutilon
abut
abusively
abusive
abuser
abutment arch
abuttal
abutter
abuzz
abvolt
کلمات نزدیک
abutilon
abut
abusively
abusive
abusion
abuzz
aby
abysm
abysmal
abysmally
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان