Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . درنظر گرفتن
[فعل]
to allow for
/əˈlaʊ fɔr/
فعل گذرا
[گذشته: allowed for]
[گذشته: allowed for]
[گذشته کامل: allowed for]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
درنظر گرفتن
مترادف و متضاد
consider
1.All these factors must be allowed for.
1. تمام این عوامل باید درنظر گرفته شوند.
2.It will take about an hour to get there, allowing for traffic delays.
2. یک ساعت طول میکشد تا به آنجا برسیم، با درنظر گرفتن ترافیک.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
allow
allotted
allotropy
allotropism
allotropic
allow in
allowable
allowably
allowance
allowance account
کلمات نزدیک
page through
walk free
indehiscent
inconsequentiality
incongruence
ask out
ask over
ask round
back off
back onto
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان