خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سرود
[اسم]
anthem
/ˈænθəm/
قابل شمارش
1
سرود
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سرود
1.The European anthem was played at the opening and closing ceremonies.
1. سرود اروپایی ها در شروع و پایان مراسم ها پخش شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
anthea
anteroom
anterior
antepenultimate
antenuptial
anther
anthill
anthologist
anthology
anthony
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان